میرزاآقا عسگری (مانی)

رویدادهای کشور مستقل اسدآباد (طنز۶)

پخش زنده مذاکرات مجلسِ کبوترآهنگ
اسدآباد تی وی: بییندگان گرامی پشم و شیشه! هم اکنون رئیس کمیسیون ارشاد و ارعاب در پارلمان کبوترآهنگ در باره ی لایحه ی«آسیب شناسی ادبیات» سخنرانی می کند. به سخنان ایشان گوش می دهیم:«...اینها اینطوری به انقلاب ما لگد می زنند! آن مرتیکه اصلا یک طلبه هم نیست اما ادعا می کند درآلمان تحصیل کرده. آنهم چی؟ پزشک زنان شده! یعنی نظر می اندازد به مرکز نوامیس ملت! شعر و ور هم از خودش صادر می کند! بالاش هم می نویسد شعری از دکترفلان. خجالت هم نمی کشد مردک! آن خانم حتا یکبار هم به زیارت قبر ام کلثوم نرفته، ادعا می کند دندان پزشک است! یعنی چی؟ یعنی این که دهان مردان را باز می کند دندانهاشان را می شمرد! خیال می کند اینها دندان طمع دارند به نوامیس این مملکت! از نمایندگان محترم تقاضا دارم لایحه ی ممنوعیت استفاده از عنوان دکترا در نام شاعران و نویسندگان الکی، را تصویب کنند.همین دندانساز، هشلهفت هائی می نویسد با نام دکتر بهمان! آخه بگو باجی! دندان کشی چه ربطی به ادبیات دارد؟! فکر کرده ای دندانهای ادبیات کبوترآهنگ کرم انداخته یا درد می کند؟! فکر می کنی لثه ی رمان نویسی این مملکت آبسه کرده؟! فکر می کنی دهن نقد ادبی این مملکت بو می دهد؟! برو دهنت را مسپاک بزن باجی! ترا چه به ادبیات؟! آهای آقای دکتر! دکتر اسافل اعضاء زنان هستی؟،خوب، شغلت سرت را بخورد! چرا شعر را با اسافل اعضاء عوضی گرفته ای؟! مگر ادبیات کبوترآهنگ از آنجاهای آدم صادر می شود؟! مگر ادبیات اسلامی ما بواسیر یا سیفلیس دارد؟ خجالت بکش! فکر کردی بنویسی دکتر هستی، ادبیات کبوترآهنگ می آید پاهایش را جلویت بازمی کند؟! فکر می کنی وزارت ارشاد و ارعاب، مرعوب این اقدامات تروریستی ات می شود؟! مگر ادبیات ما ایدز گرفته که احتیاج به دکتر داشته باشد؟! برو کشکت را بساب عمو!
در اینجا یک تذکر شفاهی هم به همه ی نمایندگان محترم پارلمان دارم و آن این که اینقدر سیر تازه نخورید بیائید اینجا! صحن مقدس مجلس از پائین و بالا بوب سیرگرفته! ارکاندیشن هم بواسیر گرفته!»
***
سخنان رئیس کمیسیون ارشاد و ارعاب در پارلمان مجلس مثل همیشه با استقبال مجامع علمی کبوترآهنگ روبرو شد. علماء حوزه می گویند نباید ادبیات را گاز گرفت، و یا با اسافل اعضاء مخلوط کرد. حجه الاسلام کلبعلی، بزرگترین منتقد بین المللی ادبیات کبوترآهنگ در این زمینه گفت:«استفاده از عنوان دکترا دربالای شعر و داستان توسط این افراد مانند کشیدن پارچه ای زیبا بر مشتی زباله است!» یک شاعر که دکتر داروساز است در واکنش به سخنان این منتقد گفت:«معلوم نسیت ایشان ادبیات شناس است یا زباله شناس؟!»

مومنین برای روشن شدن قضیه از مرجع تقلید درخواست فتوا کردند. ایشان در پاسخ نوشتند: «مع الاسف، اگر لفظ دکتر، محرک قوه ی باء نباشد، استفاده از آن مکروه است، اما اگر دکتر و شعر و اسافل اعضاء قاطی شوند، آن دیگر شعر نباشد، چیز دیگری باشد! که البته از گوشت سگ هم حرامتراست!»

مفسرادبی روزنامه ی شرق در کبوترآهنگ در این باره نوشت: «برخورد هگلی با معکوس رابطه ی جریان ذهن و ساختارشناسی پسامدرن در ادبیات، اصل نگارش خود به خودی مفاهیم اوبژکتیو در سوبژکتیو را از استتیک مارکزی فرامی افکند به فلسفه ی پساساختارگرائی ادبی ملاصدرای هلندی.»

مفسر روزنامه غرب در پاسخ به تفسیر روزنامه ی شرق فقط نوشت:«زپلشک!»
قرار است هیئت حسینی نویسندگان کبوترآهنگ از سلمان رشدی برای داوری نهائی در این موضوع دعوت کند تا با پای خودش به قبرستان کبوترآهنگ بیاید! مشاور لندنی کشور در حال بررسی است که آیا سلمان رشدی برود بهتر است یا امام زنان؟ معمولا لندن برای حل چنین مسائل بغرنجی یک آیت الله ساخت منچستر را می فرستد! رئیس جمهور روسیه پیشنهاد کرده است ژدانف را برای حل معضلات ادبی کبوترآهنگ به این کشور بفرستد. البته با پوتین!


اعدام یک وبلاگنویس کبوترآهنگی
یک وبلاگ نویس که نوشته بود«مردم در فقر و فساد غوطه ورند، آنوقت نمایندگان مجلس مزخرفات تحویل آنها می دهند، به جرم جاسوسی برای اوگاندا درمیدان بزرگ کبوترآهنگ (فرهنگستان میگوید کبودرآهنگ درست است) بدار آویخته شد. مردم متمدن و انساندوست کبوترآهنگ از شب گذشته با اشتیاق در میدان جمع شده بودند تا از اعدام لذت ببرند.اخیرا مردم خیلی لذت طلب شده اند! و این از مصادیق پیشرفتهای محییرالعقول در این کشور نوپا است. رادیو بی بی سیما در گزارشی در این باره گفت:«اگر درگیریهای جناحی، این روند را مختل نکند، کبوترآهنگ با سرعت قله های تمدن را تسخیر خواهد کرد.» مردم از تفسیرهای این رادیو هم خیلی لذت می برند!

کمبود برچسب ضدانقلابی در مملکت اسدآباد.
اسدآبادنیوز: کابینه دولت آقای احمقی نژاد جلسه ی فوق العاده داشت. در این جلسه رئیس جمهور عزیزمان از نبود یا کمبود برچسب ضدانقلابی برای دستگیری و کشتن مردم شکوائیه فرمودند و گفتند:«یک دوره می گفتیم طاغوتی، خوب بود. بعدش گفتیم ضد انقلاب،خوب بود بعدش گفتیم مهاجمان فرهنگی، بد نبود، بعدش گقتیم جاسوس آمریکا و اسرائیل، مفید بود، بعدش گفتیم اراذل و اوباش، خیلی عالی بود، حالا مانده ایم معطل چه بگوئیم؟! اوضاع خراب است و باید هرچه زودتر متخصصین نظام در این باره چاره جوئی کنند. وگرنه بهانه ای برای ادامه ی اعدامها باقی نمی ماند. بدنیست هیئت دولت دوباره یک نامه ی کتبی به امام زنان بنویسد منباب چاره جوئی ببرد بیندازد در چاه کا گ ب در جمکران، شاید از تجارب حضرتشان بیشتر مستفیض شویم. عجب گیری کردیم ها!»