|
مانی
کوروش همه خانی: مانی و معجزه در اشارت انگشت
تاريخ نگارش :
۱ دی ۱٣۹٣
|
|
آنچه می خوانید پیشگفتاری است که کوروش همه خانی شاعر بر کتاب «معجزه دراشارات انگشت» نوشته اند. مشخصات کتاب چنین است:
---
معجزه در اشارت انگشت
گفتگوهائی با میرزاآقاعسگری (مانی)
گردآورنده و تنظیم: کوروش همه خانی
ناشر : انتشارات هومن. آلمان. سال ۲۰۰۵
قیمت ۱۰ یورو(به صورت ارسال پستی ۱۳ یورو)
طرح جلد و پرترهء مانی: شهرام عظیم دوست
---
آقای همه خانی در سال ۲۰۰۳ این کتاب را برای نشر در ایران تنظیم کردند. از آنجائی که نشر آن در ایران ممکن نشد، در بیرون از میهن منتشر شد.
<><><>
کوروش همه خانی
پیشگفتار
---
اکنون مانی چهره ی شناخته شده و شاعر تثبیت شده ی دو دهه ی شعر معاصر ایران است. سبک و سیاق شعری او همانا برآیند تکاملی شعر ایران از رودکی تا نیما و از نیما تا امروز است. شعرها و نوشته های او به هر خواننده ی صادقی که دچار پیشداوری های مزمن و رایج ما شرقی ها نباشد- نشان می دهند که او شاعری فحل، فروتن، انسانگرا، سخن شناش و تجربه اندوخته است.
شعر امروز ایران – در آنجاهائی که اوج یافته و ارزش مند است – حاصل تلاش تعداد انگشت شمار از شاعرانی است که تداوم دهنده ی راه نیما هستند بی آن که در فضا و زمانه و پیشنهادهای نیما درجا زده باشند. چند و چونی نزدیک به هشتلد سال شعر نو ایران نیازمند تفاسیرو تحلیل ها ی بسیاری است که جای سنجش آن در این مقدمه نیست. اما بی شک این گونه تفسیرها و تاریخ های تحلیلی شعر نیما به بعد نمی تواند بی توجه از کنار آفرینندگان و گسترش دهندگان واقعی آن – که مانی براساس ارزیابی دهها صاحب نظر ادبی، یکی از آنهاست- بگذرد.
بررسی شعرهای چند شاعر مطرح خارج از کشور، و بررسی شکوفائی شعر آنان مسجل می کند که تحول شعر ایران در بیرون از مرزها فوق العاده جدی و تأمل برانگیز است. بر آنم تا تحقیقی در این باره داشته باشم و این روند را مورد پژوهش قرار دهم. شعر این چند تن ادامه ی منطقی – و در عین حال آوانگارد – شعر نیما، فروغ و شاملو است. در جهاتی دیگر، شعر اینان فرایندهای مکملی هستند از شعر نسل پیش از خودشان مانند سهراب سپهری، سیاوش کسرائی، اسماعیل خوئی، نصرت رحمانی، سیمین بهبهانی ، نادر نادرپور، م. آزرم و منوچهر آتشی. شاعران برونمرزی مورد نظر من اما کپی هیچ کدام از اینان نیستند، بلکه سبک شعری ویژه ی خود را دارند و با توان و انرژی و نگاه جوانتر و تازه تری پای به میدان گذاشته اند.
در این نوشته، تأملی دارم بر شعر و شخصیت میرزاآقاعسگری (مانی) که شاعری است تلاش گر، جدی و پیگیر دغدغه های شعر معاصر. تقریبا تمامی کسانی که در باره ی مانی قلم زده اند تأکید داشته اند که او یکی از پرکارترین شاعران سه دهه ی اخیر است، بدون آن که تلاش و کار وقفه ناپذیرش، کیفیت شعرها و نوشته هایش را تنازل دهد. جای شگفتی است که مانی خود را همواره از ایسم های شعری و موجهای زودگذر دورنگهداشته و در همان حال از طرف گروه های شعری – با مکتب گرائی های خاص خود- از روی ناگزیری یا از روی انصاف- پذیرفته شده است. شاید این توفیق شاعر، سوای خلاقیت و تجارب فراوان شعری اش، ناشی از جانمایه ی زندگی پرفراز و نشیب او باشد که موجب صیقل یافتگی جان و روح اوشده است. خلاقیت او آشکارا با عواطف انسان گرایانه و تجارب تلخ و شیرین او گره خورده اند. برای بررسی کارنامه ی سی سال شعر او به بخش هائی از اتوبیوگرافی، مصاحبه های او و نقدهای گوناگونی که بر شعر او نوشته اند مراجعه کردم تا بتوانم کاری در خور او – و در عین حال بدور از پیشداوری یا جانبداری – بنویسم. در فرصتی که همیشه دنبال آن بودم، آثار مانی و آنچه را که در باره ی او قلمی شده گرد آوردم تا با این شاعری که متأسفانه در وطن خود غریب مانده است آشنائی همه جانبه پیدا کنم. پس از مطالعاتی که مرا ناگهان با شاعری آشنا کرد که فکر می کردم کارش را خوب می شناسم – اما اعتراف می کنم که امروز شناختم از او عمیق تر شده است – برآن شدم تا برای نشان دادن وجهی از فکرها و کارهای او، گزیده ای از مصاحبه هائی را که با او صورت داده اند به صورت مجموعه ای منتشر کنم. به نسبت پراکندگی رسانه های ادبی ایرانی، و این که همه ی نشریات موجود به این شاعر توجه لازم را نداشته اند، بازهم می توان گفت که مصاحبه های با او پرشمارند. بسیاری از این گفتگوها به صورت شفاهی برای رادیوها و تلویزیونهای فارسی در برونمرز صورت گرفته و تعدادی دیگر به صورت مکتوب در نشریات مندرج شده اند. در عبور از درون این گفتگوها، می توان با نگاه تیز و تند و تازه ی شاعری آشنا شد که با آن که به علت غربت نشینی ناخواسته، و تلاش شبانه روزی برای چرخاندن امور ادبی و امور زندگی شخصی اش، در موقعیت ناخوشایندی قرار داشته، اما بی وقفه و با سماجت به آموختن و نوشته ادامه داده است. سعی من براین بوده است که در جمع آوری بخشی از مصاحبه های او، تصویری روشنتر از کار و خلاقیت و نگرش اجتماعی و ادبی مانی به علاقمندان ارائه دهم. بازآوری همه گفتگوها با او ممکن نبود. به خصوص که سوال کنندگان از او، در بسیاری موردها پرسش های یکسانی از او کرده اند که جوابها هم کم و بیش – و منطبق با زمانه – شبیه بوده اند. من بخشهای تکراری را که می تواند موجب ملال خواننده ی این کتاب شود حذف کردم و همچنین آن بخشهائی را که نمی توانستند از دیوار ممانعت ها ی اداری عبور کنند.
گردآوری و تدوین این گفتگوها با یاری شاعر صورت گرفت است.جا دارد از خانم پری عسگری که تایپ بخش عمده ی کتاب را تقبل کردند و از دوست شاعرم سهراب رحیمی که در تنظیم کامپیوتری کتاب حاضر من را یاری کردند صمیمانه سپاسگزاری کنم.
کوروش همه خانی
بهار ۱۳۸۲. سوئد