|
مانی
ایران، یک مسئله ی جهانی
تاريخ نگارش :
۱۹ مرداد ۱٣٨٨
|
|
میرزاآقا عسگری. مانی
نوشته ی زیر متن سخنان من در ۵ آگوست ۲۰۰۹ در برلین است. آن اکسیون توسط چند نهاد مستقل آلمانی که مخالف مجهزشدن حکومت اسلامی ایران به بمب اتمی هستند، در برابر دروازه ی برلین برگزار گردید و هشت سخنران ایرانی و آلمانی در آن به فارسی و آلمانی سخن گفتند. سخنرانی ام در نشانی زیر در یوتوب قرار دارد که با متن نوشته ی زیر کم و بیش متفاوت است. این هم لینک آن:
de.stopthebomb.net
ایران، یک مسئلهی جهانی
حکومت اسلامی در ایران یک گروه دینی - تروریستی است. هم در شکل، هم در محتوا، و هم در شیوهی کارش. برای این حکومت ایدئولوژیک، بنیادگرا و تروریست، جان مردم ارزشی ندارد. در آرژانتین، در لبنان، در عراق و افغانستان یهودی و مسلمان را با عملیات تروریستی میکُشد. برای این حکومت جهان و جهانیان ارزشی ندارند.
هرجا و هرگاه لازم بداند آنها را به دست باندهای ترور داخلی و خارجی میکُشد.
رأی مردم برای این حکومت، ارزشی ندارد، رأی مردم را آشکارا میدزد. اگر مردم اعتراض کند آنها را سرکوب میکند.
گروه های تروریستی چه هنگامی که برای رسیدن به حکومت اقدام میکنند، چه هنگامی که به حکومت میرسند، نگاه، شیوه و ایدئولوژی تروریستی یکسانی دارند. آنها جهان را دوبخش می دانند:
۱ - یکی همین جهانِ واقعی که آن را آزمونگاهی میدانند برای پیاده کردن فرامین الله، و شهادت در راه فرامین او. این فرامین به صورت فرامین حکومتی تغییر شکل دادهاند.
۲ - جهانِ خیالی دیگر که عبارت است از بهشت برای مؤمنان الله (همان روحانیون و مقلدانشان و تروریستهاشان) ، و جهنم برای دگراندیشان، و بیباوران به دین و الله.
دولتهای ایدئولوژیک و تروریست مردم جهان را دو دسته می دانند:
۱- خودیها و سرسپردگان به حکومت الله بر زمین، که مجوز الهی دارند هرکاری که بخواهند انجام دهند.
۲ - دگراندیشان و مخالفان حکومت که دشمنان نظام زمینی الله به حساب میآیند، و عناوینی همچون کافر، مفسد فیالارض، ضد انقلاب، ضداسلام، ضد خدا و ضد پیامبر دارند. همهی این ضدیتها از نظر حکومتهای توتالیتر دینی و تروریستی، به صورت مخالفت با حاکمان و نظام تروریستی آنها جلوه میکنند! یعنی هرگونه انتقاد به این حکومتها یا مخالفت با روشها و اعمالشان، به ضدیت با دین اسلام و الله تعبیر میشود.
حکومتهای تروریستی دارای وطن نیستند. آنها جهانوطناند! یعنی همهی جهان را حق مسلم خود میدانند. چون جهان مال الله است و اینان جانشین الله بر زمیناند. بنابراین در ذات ایدئولوژی چنین حکومتهائی، میل به تصرف جهان و ایجاد یک حکومت الهی و یکدست در جهان، وظیفهای کاملا عقلانی و الهی است و باید برای رسیدن به آن تلاش کنند. حتا اگر دهها جنگ جهانی لازم باشد، یا لازم بدانند کرهی زمین با ترور و با بمب اتمی و جنگ نابود شود، دست بکار خواهند شد (البته اگر بتوانند و بشود)، چرا که تصرف جهان برای بهسازی آن به سبک حکومت اسلامی ایران، وظیفهای است الهی و اسلامی که نمایندگان مستقیم الله که همانا آخوندها و همانندانشان باشند باید آن را سرانجام دهند. این وظیفه با عنوان «جهاد» در کتاب الله بارها و بارها به صورت وظیفه بردوش مسلمین گذاشته شده است.
حکومت اسلامی در ایران، یک حکومت تروریستی است. زیرا:
الف: پایههای ایدئولوژیاش را از قرآن میگیرد که در آیاتی متعدد، به «مسلمانان» فرمان قتلعام دگراندیشان را داده، و از آنها خواسته است جهان را مطابق میل الله سازماندهی کنند.
ب : در قانون اساسی ایران درج شده است که انقلاب اسلامی ایران باید به تمام جهان صادر شود. یعنی، جهان باید توسط آیتاللهها از راههای ترور، جنگ، نیرنگ، تقیه، تبلیغ، توطئه، به تصرف درآید. در نگاه سران این حکومت، هدف، وسیله را توجیه میکند. بنابراین به هرجنایتی دست زده و میزنند.
پ : حکومت الله در ایران، کشور ایران را به گفتهی رفسنجانی:«غنیمت اسلام» میداند و نه کشور خود. این حکومت ایران را سکوی پرش به سوی تصرف منطقه و سپس جهان میداند. آنان می گویند: «ایران کشور امام دوازدهم و غایب، مهدی عسگری است»! آن کودک عرب در ۵ سالگی در چاهی در سامره در عراق پنهان شده و شیعیان منتظرند او ظهور کند و جهان را با خون و شمشیر، به نظم آورد!
ت: این حکومت، جهان مسلمانِ غیرشیعه را وهابی یا منحرف میداند. جهان غیرمسلمان را جهان کافران میداند. مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه سرمیدهد.
ث: حکومت آیتاللهها، شبکههای اطلاعاتی، مزدور و تروریستی را در تمام جهان گسترش داده و بارها تأکید کرده که اگر غربیها علیه منافع حکومت الهی در ایران اقدامی بکنند، غربیها را در خانهها، خیابانها و شهرها خودشان نابود خواهد کرد. (رفسنجانی، احمدینژاد، و سران سپاه ایران بارها چنین جملاتی را بیان کردهاند.)
ج: این حکومت با دموکراسی دشمن است. با آزادی اندیشه و بیان و باورهای دگراندیشان دشمن است. با آزادی احزاب غیرخودی دشمن است. اکثریت مردم ایران را که نمیخواهند در شکم متعفن یک حکومت تروریستی باقی بمانند سرکوب میکند. به زندانیانِ زن و مرد تجاوز جنسی کرده و سپس آنها را اعدام میکند. به باور اسلامگرایان، اگر زنان باکره اعدام شوند ممکن است به بهشت بروند، لذا پیش از اعدام، بارها به دختران تجاوز جنسی کرده و آنگاه آنان را اعدام میکنند. مأموران این حکومت، اعضاء داخلی بدن کشتهها و اعدامیهای جوان را فوری بیرون میآورند تا به بدن سران مسئولین نظام پیوند بزنند یا آنها را بفروشند. این حکومت از بازماندگان اعدامیها پول گلولههای مصرف شده را هم با قیمتی بسیار گزاف میگیرد تا جسد را تحویلشان دهد و حتا به خانواده ی آنها اجازه نمیدهد برای مرگ آنها مراسم برپاکنند.
چ: حکومت تروریستی در ایران ناگزیر است با سران و نمایندگان کشورهای دیگر برسر میز مذاکره و معامله بنشیند. بنابراین مجبور است ظاهرا برخی ضوابط حکومتهای امروزی را رعایت کند. بنابراین در اقداماتی حساب شده:
در ایران، انتخابات نمایشی راه میاندازد،
ضمن طراحی تولید بمب اتمی، با نهادهای بینالمللی گفتگو و وقتکشی میکند،
ضمن بیان علنی نابودی اسرائیل، درعضویت سازمان ملل باقی میماند،
ضمن زیرپاگذاشتن تمامی حقوق بشر، منشور آن را امضاء میکند،
ضمن مداخلهی تروریستی در کشورهای همسایه، با آنها «روابط ظاهرا دیپلماتیک» برقرار میکند،
ضمن ضدیت ایدئولوژیک با کمونیسم و بیخدائی، با کرهی شمالی و چین و ونزوئلا و فیدل کاستر زدوبند سیاسی راه میاندازد،
ضمن دروکردن مردم ایران و کشتار و سرکوب آنان، دم از مشروعیت خود، و پشتیبانی میلیونی مردم از حکومت میزند.
حکومت اسلامی در ایران یک نهاد تروریستی ثروتمند و قدرتمند است که رسما با نمایندگان کشورهای دیگر در حال معامله، و روابط دیپلماتیک، و چانهزنی است، و درهمان حال رؤیای نابودی یکایک آنان را در سر، و نقشهی مصادرهی جهان، یا نابودی بشر را در تاریکخانهی ایدئولوژی خود طراحی میکند. امکان هیچگونه تغییر بنیادین در درون این رژیم و به دست جناحهای آن وجود ندارد. اختلاف و نزاع جناحهای این حکومت با یکدیگر بر سر تقسیم قدرت و ثروت است.
اکثریت مردم ایران با تمامیت این رژیم مخالفاند. مردم ایران بدنبال یک حکومت سکولار، دموکراتیک، مدرن و امروزی هستند.مردم ایران با تمایلات غربگرایانهی خود میخواهند با جهان دموکرات برپایهی استقلال، حقوق برابربینالمللی،آزادی، حقوق بشر و قوانین سازمان ملل، زندگی شایستهای داشته باشند. اکثریت مردم ایران بمب اتمی نمیخواهند، نابودی کشورهای دیگر را نمیخواهند، جنگ طلب نیستند، از تروریسم دولتی و گروهی متنفرند، آزادیخواه و دنیاگرا هستند. مردم ایران میخواهند از حکومت اسلامی گذرکنند. آنان به یاری همهی کشورها و ملتهای دموکرات نیاز دارند. برای داشتن آیندهای مطمئن برای جهان، باید به ایرانیان کمک کرد تا حکومت تروریستی و بنیادگرای اسلامی در ایران را از سر راه خود بردارند.
معامله یا روابط دیپلماتیک با تروریسم بینالمللی،- چه شکل سازمان یا گروه مخفی داشته باشد، چه شکل حکومت و دولت. امری ناپذیرفتنی است. علیه تروریسم در همهی شکلهای آن متحد شویم.