|
رویدادهای کشور مستقل اسدآباد (۱۰) پس انجمن حمایت از حیوانات کجاست؟! دیروز رئیس انجمن حمایت از حیوانات کشورمان در تجمع اعتراضی مشتی خر و یابو و گاو در برابر دفتر این سازمان حضور به هم رسانید. یکی از الاغهای محترم ابراز فرمود:« ما خرها، به هر خری که لگد بیندازد و به حقوق دیگر خرها تجاوز کند می گوییم آدم! خوب، حالا رئیس نیروهای انتظامی، یکی از بچه الاغهای بی گناه را به جرم زبان نفهمی دستگیر کرده است! یعنی این که ما باید زبان آدمها را هم یاد بگیریم؟!خوب، او خودش هم زبان آدمها را نمی فهمد! ثانیا، شما به ما می گوئید چهارپا. اوکی! اما چرا می گوئید که ما را دست گیر کردید؟! باید دست کم بگوئید پاگیر ! یعنی شما فرهنگستان هم ندارید که اینها را به شما بگوید؟! اگر یکی از ما عرعری خارج از نت بکنیم، فرهنگستان موسیقی فوری تنبیه مان می کند! می گوید خارج از خط خواندید! حتا با حرکت گروه ما برای انجام کنسرت به خارج از کشور، همیشه ٣ تا از الاغهای واقعا نفهم و لمپن را از وزارت اطلاعات می فرستند که حرکات و عروتیز ما را زیر نظر بگیرند! حتا ما جرأت نداریم عرعر فی البداهه کنیم یا تیزمان را همانوقت که تنگمان می گیرد ول کنم. با فشار نگهش می داریم، بعد یکدفعه می ترکد توی صورت این برادران! اینهاست مشکل ما خرها! اینها را به کی بگوئیم؟ شکایت به کی ببریم؟! از بس شما آدمها به هم می گوئید خر، که امر بر خود ما هم مشتبه شده که نکند آنها خر واقعی هستند و خدای نکرده ما آدمیم!» رئیس انجمن حمایت از حیوانات گفت:«بخدا ما خودمان هم گیج شده ایم و نمی دانیم کی خر است، کی آدم؟ و ما از کی باید حمایت کنیم؟! الان که من در خدمت شما آیات عظام حرف می زنم، خودم نیاز به حمایت دارم اما انجمن، حمایت نمی کند!» بیانیه ی فرهنگستان زبان اسدآباد «بسمه تعالی! بدینوسیله برای رفع شبهات بین امت همیشه درصحنه مرقوم می داریم: اولا کثرت کلمه ی خر در زبان و ضرب المثلهای ما نشان می دهد که از قدیم الایام چه مؤانست، الفت و همکاری و همزیستی مسالمت آمیزی بین آدمها وخرها وجود داشته و دارد! دوما، در فرهنگ لغت دکترمحمدمعین رحمة الله علیه آمده است:( خر. Xar در کلمات مرکب بصورت پیشوند آید بمعنی بزرگ و نتراشیده و ناهموار.خرامرود. خربط، خرپشته، خرچنگ، خرسنگ، خرکمان، خرمگس، خرمهره .) لذا خر،یعنی معظم و بزرگ. حتا می توان به جای رهبرمعظم گفت رهبرخر! یا خررهبر! یعنی رهبر بزرگ و نتراشیده و ناهموار! و به جای بزرگراه آیت الله بهشتی می توانیم بگوئیم خرراه آیت الله بهشتی! یعنی راهی ناهموار با چاله چوله. به جای پیشوای بزرگ می توانیم گفت پیشوای خر! یعنی پیشوای نتراشیده و نخراشیده! به جای خرکاری می توانیم بگوئیم بزرگاکاری که آن بود! و الی آخر (می بینیم که درهمین الی آ خر هم خری جاخوش کرده است!) استفاده از واژه ی خر که این روزها در رسانه هائی همچون اسدآبادنیوز و شرق و غرب رایج شده را باید با این معنا درک کنیم! بالأخره باید بتوانیم حضور بزرگان یا همان خران را درک نمائیم! همین که می گوئیم خرنفهم، معنایش این است که خرفهمیده هم وجود دارد. منظور رسانه ها این دومی است!» سازمان ردیابی افکار مخالف سخنگوی «سازمان ردیابی افکار مخالف» در تماس با اسدآبادنیوز گفت: «اجازه نمی دهیم هرکس از راه می رسد دولت ما را مورد هجوم ناجوانمردانه قرار دهد. اما اگر از بیراهه برسد و هجومش جوانمردانه باشد بهش اجازه می دهیم! حتا اگر به جای هجوم ناجوانمردانه هجومی جوانزنانه داشته باشد، به او در حرمسرامان جایزه ی بزرگی تقدیم خواهیم نمود!» اسدآباد تی وی. پخش مستقیم یک خرنفهم که درتماس با تلویزیونهای ضدانقلابی اسدآبادی زبان درخارج از کشور (در تویسرکان ملعون) گفته بود:«رئیس جمهور مهرورز و تیرخلاص زن کشورمان در موقع انتخابات گفت: (اگر شما خرها به من رأی بدهید، من یونجه را به توبره و آخور شما الاغها می آوریم.) حالا من از رئیس جمهور می پرسم پس چی شد آن وعده های انتخاباتی؟! شما همان یک دسته یونجه را هم که در آخور ما بود برای خودتان برداشتید!» وزارت صداشناسی کشورمان به هویت این الاغ پی برد و او را دستگیر نمود. فردا این خر را درمیدان مسابقات خرسواری کشورمان به دار می کشند. ما مراسم را بطور زنده پخش خواهیم کرد تا درس عبرتی شود برای الاغهای کشور که دیگر خر نشوند! حکایت کسی را دیدند درمراسم آشوربا که برسرخود همی کوفت. یکی از وی پرسید:«در این، چه حکمت است؟!» پاسخ فرمود:«بنی بشر را عادت این است که یا توسری زند، یا توسری خورد. من هردوکار به یکجا انجام می دهم تا خودکفا گردم!» بیت: نعره آمد: روسری یا توسری؟ گفت:هردو! چون که خیلی بربری! |