|
مانی
ظهورامام زنان در حمام اسدآباد!
تاريخ نگارش :
٣ مرداد ۱٣٨۶
|
|
رویدادهای کشور مستقل اسدآباد (۳)
ظهورامام زنان در حمام اسدآباد
«اسدآبادپرس»: همه شواهد حاکی ار آن است که امام زنان روزجمعه آینده، ساعت ۴ بامداد در حمام پائین محله ظهور خواهد کرد. وی شمشیرزنان به سوی غرب به حرکت در خواهد آمد. هر ۴۰۰ زنی که طبق اسناد و روایات قرار بوده در رکاب حضرتشان شمشیر بزنند، از بعد از ظهر دیروز (۳ شنبه )، به آرایشگاه رفته، شلوارهای چسبان جین، کفشهای ورزشی نایک پوشیده و با زدن عینکهای آفتابی و بستن شال توری روی باسنهاهاشان جلوی حمام گرد آمده و مشغول صیقل دادن زبانهای خود با موبایل هستند. پیشوای مذهبی کشور دستور داده اسبی برای حضرت قشو کرده، به اندازه کافی چسفیل و فجیل به آن بخورانند تا مانع حمله دشمنان از پشت سر شود.
علائم ظهور حضرت:
صبح امروز(چهارشنبه) یک رعد و برق غول آسا، دو آنتن ماهواره ای را که از غرب دستور انقلاب نرم می گرفتند درهم شکست، و زمین لرزه ای به شدت ۸ ریشتر کشور بم را نلرزاند، بل که یکسره از جغرافیای زمین حذف کرد! ساعت ۱۲ ظهر دوشنبه گذشته ، خردجال در کشور قم ظاهر شد و طی نطقی فرمود:« ولاکن از این که ۱۰۰۰ سال چشم به راه ما بودید، از یکایک بیضه های دین مبین تشکر می کنم. از حالا کمی درکوچه های این کشور لگد می پرانم و هجمت می کنم و مع الاسف ترقه درمی کنم ولاکن تا زمینه ی ظهور صاف بشد.» او در پاسخ به این که «چرا اینهمه سال ما ملت مظلوم را چشم براه گذاشتید؟!»، فرمود «طویله تاریک بود ، خواب ماندیم.ظلمات طویله البته توطئه ی شیطان بزرگ بوده بوده.»
علت و تاریخ غیبت کبرا
۱۰۰۰ سال پیش امام زنان به حمام پائین محله وارد شد و رو به زنانی که برهنه در برابر او زانو زده بودند گفت:«بچه ها! چون کمی خسته ام، میخوام غیبت کبرا کنم! باید به مرخصی هم بروم. کارهای اینترنتی هم روی دستم مانده! ۱۰۰۰ سال دیگه بیائین همینجا تا ظهور کنم. دوست دارم موقع ظهور پریزیدنت جرج دبلیو بوش ظهورکنم تا خودم یک بمب انتحاری لای پاهاش کار بگذارم! وقتی برگردم همه ی آرزوهاتون رو برآورده می کنم. یادتون باشه لیست آرزوهاتون رو با فرمات وورد ویندوز روی سی دی با خودتون بیارین.» آنگاه به خزینه رفت و از نظرها ناپدید گردید.
اقدامات امام برای زنان
«اسدآبادپرس» از شور وشوق بی حد وحصر زنان خبر داد. خبرنگار ما از یکی از زنان سفت حجاب حاضر در محل پرسید:«اوه اوه چه قیامتی بپاکردین کبراباجی جون! حالا وقتی امام زنان ظهورکنه، چیکارها می کنه واسه تون انشالا؟!» کبراباجی گفت:« مردها آن همه امام دارند. ما زنان تنها همین یک امام را داریم که تمام نیازهای جنسی و نقدی ما را درک می کند و می آید تا آنها را برآورده کند. می آید تا سهم ما را از ارث دو برابر مردها کند،ارزش شهادت یک زن در برابر قاضی را دو برابرارزش شهادت مرد نماید، ازدواج هر زن را با ۴ مرد، قانونی و شرعی نماید. سوای اینها، پس از ظهور حضرت، هر زن می تواند تعداد زیادی مرد را صیغه کند و برای خود یک حرمسرای مردانه درست کند. از این به بعد فقط زنان حق دارند ولی فقیه، رئیس جمهور و نماینده ی مجلس شوند. هیچ مردی را به مجلس خبرگان رهبری راه نخواهیم داد، و چون شکم صغرا خیلی گنده س او را به عنوان رئیس تشخیص مصلحت نظام انتصاب خواهیم کرد...» این زن دانشمند ونیمه فمینیست که در دفاع از حقوق زنان شهرت جهانی دارد و ۴ بار برنده جایزه بین المللی جنگ علیه مردان، و صلح در حرمسرا شده است، به خبرنگار اسدآبادپرس گفت «مردان کشتزار ما هستند، از هر کجا که بخواهیم وارد آنها خواهیم شد!»
پوشش خبری هوشمند برای وقت ظهور
از هم اکنون شهرداری کشور، راه آبهای مناسبی برای هدایت خونهائی که ریخته خواهد شد احداث کرده است. مجتهد حوزه ی علمیه خبر داد سیستم خبررسانی حوزه که در برگیرنده هزاران دستگاه هوشمند ومتحرک است، ظهور حضرت را پوشش خبری خواهد داد.این دستگاهها در نوع خود بی نظیرند. علمای حوزه، این دستگاهها را با استفاده از شکل آدم طراحی کرده اند. به این معنی که هر دستگاه هوشمند دارای دو پا، دو دست، یک دهان گشاد، و صورتی پشمآلود است. یک عمامه ی ضداتمی بر سر آنان قرار دارد و یک پوشش عبامانند بدن آنها را از اصابت هرگونه تشعشع اتمی یا پارازیت هائی که بر امواج رادیوئی و تلویزیونی می اندازند حفاظت خواهد کرد. انباراطلاعات این دستگاهها کمی بزرگتر از شکم آدمهای چاق است. این موجودات هوشمند تنها برای خبر رسانی در ارتباط امام زنان تدارک دیده شده اند.
سابقه ی بدقولی های امام
امام زنان قبلا نیز چند بار قول حتمی داده بود که ظهور کند .حتی ساعت دقیق و محل ظهور خود را هم رسما به برخی ملاها، فالگیرها و رمالها اعلام داشته بود.اما هر بار به علت آماده نبودن همه شرایط لازم، ظهور خود را به تعویق انداخت. اما اینبار زنان از او قول مردانه گرفته اند تا ظهور کند.او را صاحب کشورایران سابق هم می دانند.باستانشناسان اسناد رسمی محضری ای را که ایران درمالکیت حضرت است، در کتابخانه ی رمضان فالگیر کشف و در بریتیش موزیوم قم نگهداری می کنند. اینبار ظهورشان حتمی است. چون رادیو بی بی سیما هم مرتب گزارشهائی از آمادگی اوضاع پخش می کند. بی بی سیما گفت:«هنوز امام زمان به لندن گزارش نداده است که آیا با لنگ ظهور خواهد کرد یا برهنه؟! اما لندن در دستورالعملی که برای حضرت فرستاده بود به ایشان توصیه کرده بود با لباس غواصی ظهور کنند تا بتوانند از دریاهای خون بگذرند.»
احتمال ربوده شدن حضرت!
زنان کشورجمکران که وی را سهم خود می دانند، از همینک برای تور زدن و ربودن او آماده شده اند. گفته می شود چند تن از آنان به جامه ی مردان در آمده و به اسدآباد آمده اند ، تا در رکاب حضرت به عنوان جانباز خون بریزند و سر بزنگاه حضرت را ربوده به کشورشان ببرند.
ماهواره های اطلاعاتی شرق و غرب در آسمان اسدآباد اجتماع کرده و تحولات در حمام پائین محله را به جهان مخابره می کنند. تاکنون به علت تصادم یک ماهواره ی اسرائیلی با یک ماهواره ی قزوینی هر دوی آنها سقوط کرده اند، یکی در کویر لوت و دیگری در کویر الواط!
اعترافات تلویزیونی یک لبوفروش !
اسدآبادپرس: سرانجام پس از سه ماه شکنجه ، صفات علی لبو فروش در اسدآباد تی وی حاضر شد و اعتراف کرد که اطلاعات علمی کشور را به ناسای آمریکا می فروخته و همزمان برای سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و ساکنین مریخ جاسوسی می کرده است . خوشبختانه بر خلاف موارد قبلی هیچ گونه آثار ضرب و جرح در صورت این خائن وجود نداشت. ایشان در یک اتاق مبله ، در حالی که تریت آبگوشت خود را با خونسردی در برابر دوربین تلویزیون می لمباند اعتراف کرد:
«من ، صفات علی ، فرزند مفت علی شغل لبو فروش بدینوسیله در کمال خونسردی در برابر دوربین تلویزیونی که اولین بار آن را در عمرم می بینم اعترافاتی به شرح زیر دارم :ببخشید اگر خودم هم نمی فهمم چی می گویم چون این اعترافات راحفظ کرده ام !. اما مطمئن هستم که اطلاعات ارضی و سماری مرکز ماسای اسدآباد را دزدید در لبو جاسازی کرده و هر روز به مأموران ناسا تحویل می دادم. گفته اند بگویم که فرمولهای پرواز سفینه ی بدون سرنشین به کهکشان سوم شیری راکه روی کاغذی نوشته بودم ودر کنارآب مسجد دفع فرمودم تا جاسوسان ساکنین مریخ بیایند بردارند ببرند! من با اعلام شرمندگی در برابر امت اسدآباد ، اینکار را کردم . یعنی، هرروز پس می دادم و جاسوسان آنها را به کره مریخ می بردند. آنها حقوق من را توسط کشور اشغالگر قدس که نمی دانم کجاست به صورت لبوی کنسروی می دادند. اگر مشکل فنی پیدا می کردم، ۳جاسوس از سازمان ناسا مرا کمک می کردند که فرمولهای قورت داده را سالم فرآوری کنم . اعتراف می کنم که به کشور خیانت کردم . من حتا فرمول پختن لبو و پوست گرفتن چغندر را به اسرائیلی ها تحویل دادم . البته من اینها را به زنم گفتم و نمی دانستم آن سلیطه مأمور موساد است.
یک روز در مراسم سینه زنی شرکت کردم ، یک کاسه حلیم از ولیمه ی کربلائی حسین دریافت فرمودم که در آن آدرس ایمیل دو مریخی قرار داشت.من که سیر بودم و میل نداشتم این دو میل را به ناچار با حلیم خوردم .از آن پس شکم بی صاحب من هرروز فرمولهائی را که با چُسفیل یا لبو یا دوغ تریت می خوردم به مریخ می فرستاد و آنها جوابش را به شکم من می دادند. من آروغ می زدم و فرمولها به صورت گاز بیرون آمده به دست عوامل داخلی توطئه طرح براندازی می رسید.
من از پیشگاه رهبر اسدآباد طلب مغفرت دارم و دوست دارم جزو سربازان گمنام امام زنان باشم. با آنها که آشنا شدم دیدم خیلی مهربان هستند. اگر دوتاشان میزنند، یکی شان وساطت می کند. من دوست دارم جزو آن دو نفر اول باشم!اگر مرا اعدام نکنید ، من حاضرم اطلاعات علمی مریخ را برای کشور عزیزمان اسدآباد دانلود کنم .
والسلام و علیکم و من التباهی !
صفات علی لبو فروش محله ی گاراژ!
چند خبر کوتاه از کشورهای متضادالمنافع
تهران : خراباتی های کشور تهران شب گذشته مقبره ی خیام را از کشور نیشابور ربوده و به تهران بردند. یکی از آنها در حالی که تلوتلو می خورد به خبرنگار ما گفت :«مشدی! می خوردن صفا نداره مگه بالا قبر خیام. فداش شم!»
تبریز : فرهنگستان کشور تبریز دستور جمع آوری همه ی کتابها و متونی را داد که در آنها از کلمات «تمامیت ارضی» استفاده شده است. فرهنگستان این واژه ها را طاغوتی و نشانه ی شوونیسم فارس معرفی کرده، حال آن که هردو کلمه عربی هستند و ربطی به فارسها ندارند!
سمنان : یک توریست فلیپینی در کشور سمنان به اتهام داشتن نیت انقلاب مخملی دستگیر شد. او که مدعی است یک شاعر نوپرداز است و داشته به سوی قبر نیمایوشیج برای زیارت می رفته، درفرودگاه بین المللی سمنان به دام مأمورین افتاد.
شیراز : دولت شیراز به پیشوای دینی کشور قم پیشنهاد کرد مقبره ی شیخ مصلح الدین سعدی را به رایگان به کشور خود ببرند. رئیس جمهور شیراز گفت :«از هرچه شیخ و اصلاح طلب و دین حالمان به هم می خوره کاکو! این آقا نه شیخ بودنش معلوم بود ، نه اصلاح طلبی اش و نه دینداری اش! همه اش در عنفوان جوانی به سر می برد، چنان که افتد و دانی...!»