مانی
مانی. هانوفر جمعه یکم آپریل. شعر و سخن
تاريخ نگارش : ۱۲ اسفند ۱٣٨۹

نظرات دیگران


نویسنده: هادی شفیعی ۵ فروردين ۱٣۹۰
عنوان: تبریک
مانی عزیز
از طرف خودم و سایر دوستان در بنیاد ژاله اصفهانی با شادباش آغاز دهه ششم زندگی امیدواریم که در شصت سال باقی مانده هم چنان سرحال و شاعر و صادق و انسان باشی.

با درودهای فراوان
هادی شفیعی

نویسنده: عزیز ۱۶ اسفند ۱٣٨۹
عنوان: زنان و مردان
زنان و مرومردان

در این دنیای واژگونه
نه زن با زن برابر
نه زن بامرد
نه مرد با مرد
نه مرد با زن
همه چیز واژگون است
در آغاز!
در کنار باغ نجیب یاسها
زمین درجامه بلوغ خود شکفت
بدان گونه که عشق
بیان نوای دو قلب یک نوا باشد
و چنان
حقیقتی آغازگردید
حقیقت دو انسان!
که بی تشویش
بتوان عطر دل انگیز سوسن وخاک رابویید
و تمنای دل ودیده وجان را
درباغ مصفای عشق شستشو داد
اما
زیاده خواهان
به تصاحب باغ برآمد ند و
اندکی بعد
شرمگین و بی حوصله
در گیرو داری بی واسطه باغی را صاحب شدند
که قلب تو در آن میتپید

بدین گونه
زندگی دامی شد
دوست داشتن دامی و
عشق دامی
در پس این دامها
تیغی دادند به کف مرگ و
قانونی مدون اندر دست مرد و
جام خونی در دست خود
خدا وقدرت ومال مقدس شد
اسارت وبردگی منظم
و نظام نیز مقدس
و این چنین
زن شد مال وبرده امیال آنان
و مرد، اسیر وبرده نظام
اینک
در انتهای غروب
زنانی هستند که عرصه به سامانشان تنگ گشته
زنانی هستند که خشم خیابها در مشت خویش دارند
و میتوانند بی رستم وکاوه
سراسر رنجزار آدمی را در نورنوردند
وفردا
دیگر بار
واقعیت این جهان را باز آفرینند.

(کازلی) 5مارس 2011

نویسنده: زکریا مانوی ۱۴ اسفند ۱٣٨۹
عنوان: فرا رسیدن زادروز مانی
جناب مانی گرامی
به دین وسیله فرارسیدن زادروزتان را پیشاپیش تبریک گفته امیدوارم این روز را امسال یا سال آینده به جای آلمان در ایرانی آزاد و آباد به رهبری هنرمندی چون مانی گرامی جشن بگیریم.به امید آن روز


www.nevisandegan.net