|
نظرات دیگران |
|
|
|
| عنوان: کتاب نوشین معینی | |
|
درود بر شما جناب مانی / چندی پیش مصاحبه آقای اخوان را در یک یوتیوپ با نوشین عزیز ونازنینم دیدم سخت گریه کردم اگر او هنوز مرا بیاد میاورد برایم ایمیل بفرستد من ثریا همسر مرحوم فیروز حریری پسر دای جناب معینی کرمانشاهی میباشم وباین خانوده ( معینی ) سخت احترام میگذارم وحرمت آنهارا همیشه داشته ام سپسگذار میشوم اگر دراین رابطه خبری داشته باشم میدانم عشرت خانم مادر نوشین جان بیمارند از شیرین خواهرش بیخبرم ومچنین از فرهاد شباب وسایرین .عمرتان دراز وشاد باشید سلام گرم وصمیمانه مرا به او برسانید با احترام / ثریا.ساکن اسپانیا توضیح اضافه : من دراین گوشه دنیا دسترسی به هیچ رسانهی ندارم تنها یک لپ تاپ دارم که با« ذکر مصیبت مینوسم . |
|
|
|
|
| عنوان: سلام | |
|
سلام کتاب ِ شیرین و نقد ِ شیوا . موفق باشید www.asrejomeyepiyaderow.blogfa.com |
|
|
|
|
| عنوان: خشت و خاک | |
|
خشت‌وخاکستر را خواندم. هم گریستم و هم خندیدم. یاد همدان و اسدآباد افتادم و دوستان دوره‌ی تحصیل و معلمی، هوشنگ جمشیدآبادی و محمد علی بیداریان و بسیاری دیگر. همه‌چیزش برایم آشنا بود. یاد قطعه‌ای از این نوشته‌افتادم که چندسالی پیش جایی یافته بودم‌اش، دوباره نوشتمش و برایت فرستادمش. در مکاتباتی که باهم داشتیم،آرزویت این بود که روزی "خشت‌وخاکستر" در ایران چاپ شود. براستی که آرزوی زیبایی است. فکر نکنم برای وطنمان بهتر از این آرزویی وجود داشته‌باشد، آرزوی آزادی! |
|
|
|
|
| عنوان: خشت و خاک | |
|
خشت‌وخاکستر را خواندم. هم گریستم و هم خندیدم. یاد همدان و اسدآباد افتادم و دوستان دوره‌ی تحصیل و معلمی، هوشنگ جمشیدآبادی و محمد علی بیداریان و بسیاری دیگر. همه‌چیزش برایم آشنا بود. یاد قطعه‌ای از این نوشته‌افتادم که چندسالی پیش جایی یافته بودم‌اش، دوباره نوشتمش و برایت فرستادمش. در مکاتباتی که باهم داشتیم،آرزویت این بود که روزی "خشت‌وخاکستر" در ایران چاپ شود. براستی که آرزوی زیبایی است. فکر نکنم برای وطنمان بهتر از این آرزویی وجود داشته‌باشد، آرزوی آزادی! |
|
|
|
|
| عنوان: سایت قبلی چه شد؟ | |
|
خواستم بپرسم که سایت قبلی که در این آدرس بود، چه شد؟ بد نبود در این باره یک توضیحی به خوانندگان میدادید. |
|