مانی
آن همیشگی
تاريخ نگارش : ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۷

نظرات دیگران


نویسنده: امیر ٨ مهر ۱٣٨۷
عنوان: آن
شعر پر است از کریستال های درخشان تصویر و کلمه که در هم می آمیزدولحظاتی که کشف می شود و همان آن است.اما دو چیز در این کار سخت آزارم می دهد.اول آمدن این همه آن که دیگر جایی برای کشف نمامده و لزومی را هم نمی بینم تعداد زیادی از آنها را حذف کردم این همانی ها بیشتر در هم تنیده شد نه این که قبلا نباشد آزارم می دهد.ولی دومی آوردن عکس ها به فضـــــــای دگم هد هد همین هدهد است که می بینی و خطمی و عکس بالا ......................................


تصاویر جزءنگرانه زیبایتان و رابطه های درون متنی کار، چندین بار مبحوطم کرد زاویه ایی که به هبوط می کشاندم و کرتی که باید بارور باشد............

نویسنده: رضا صادقي ۷ مهر ۱٣٨۷
عنوان: يباد ماني
ماني جان ديدم جز من كس ديگري راجع به اين شعر نظري نداده حيفم آمد تو را به باز خواني كودكانه فرا نخوانم !!

نویسنده: رضا صادقي ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۷
عنوان: آن هميشگي
ماني نازك دل
درود بر تو
ديدم ادبيات و فرهنگ همچنان نفس مي كشد خوشحال شدم ! گر چه خوشحالي من نسخهؤ خوبي براي ادامه نيست اما باز هم خوب است خوشحالي من و رضايت ديگران از ماندن مجله روشن است اما چون بهاء از شماست تصميم ما بر ماندن يا نماندن مجله امري بي هوده است.
( آن هميشگي) در اين وانفسا و اين انسداد درد آور نقبي بود بر درون و احساسات ديرين شما . نه اينچنين دلتنگ نشويد ! اينچنين نا شاد نسراييد . كامتان اگر تلخ بود بخنديد تا دشمنان بگريند. اغلب وقتها فكر مي كنم همهء عمرم در اشتباه بوده ام اما چه كسي مي تواند حقيقت و اشتباه زندگي را دريابد ؟ ماني جان غمين مباش و سر خوش بسراي.


www.nevisandegan.net