مانی
ماهند عاشقان
تاريخ نگارش : ۶ ارديبهشت ۱٣٨۷

نظرات دیگران


نویسنده: مروارید ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨
عنوان: باورم نمیشود
مگر میشود دارنده این همه احساسات لطیف و ظریف مرد باشد؟ شما از خود رویا میآیید. صد آفرین بر شما

نویسنده: امیر ۱۴ آبان ۱٣٨۷
عنوان: سلام
ابریشم ‌ﻣﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰلغزد
ﺍﺯ ﻣﺎﻩ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭﺯ ِ‌دلسپُری ﺑبرد!
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﻨﺪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ‌‌‌‌‌.
ﻭ ﻣﺎﻩِ‌ ﻣﻦ ﺗﻮﻳﻰ
ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﻣﻰﺁﻳﻰ‌‌‌‌!
.............................
آقای مانی
سلام
دنبال کلمه می گشتم برای سپاس
همین جا پیدا کردم -
در اول نوشته نظری در خود بیندازید

ممنون
(و به خاطر اینکه به من پاسخ سلام می دهید )

نویسنده: رها ٨ ارديبهشت ۱٣٨۷
عنوان: رها از قید و بند
"ﻣﺎﻫﻨﺪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ و ﭼﻪ ﺗﺎﺑﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻰﺩﺍﺭﻧﺪ.. و ماه
ﻛﻪ دلبستگی ِ‌ﺧﻮد ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍﺩﺭ چرخشی تابان دایره ای بسته میکند.. و بﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ سوگند ﻛﻪ شیدائی، ﻣﺮﺍ نرمای ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮ ﻣﻰﻛﻨﺪ! ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ .."

و پیداست که عشق را و دوست داشتن را عمیق بوئیده ای و نوشیده ای . گوارایت باد.. باید بگویم آنچه در این زیبا کلمات به تصویر کشیدی بسیار دلنشین آمد. در پیچش سخت عشق و دوستی گرفتاریم و اما به زمین و زمان ناسزا می گوئیم برای من هم همین بود و هیچ کلمه و آئینی بر آن مرهم نمی گذاشت.. بسیار جنگیدم و ذوب شدم تا با ذره ذره وجودم و در رهایی کامل دیدم که بر پیچش سخت عشق و دوستی به رقص آمدم سبکبال و عاشق.. و امروز که چکیده های زیبای سر انگشتانت را زمزمه میکردم دیدم که این قطرات گوارا با چه ترنمی زیبایی بر جانم می نشیند بی هیچ تقلایی و گریزی ..

مانی بزرگوار دین پیغام سراسر محبتت بسیار خوشحالم کرد.. که با این همه گرماگرم کار مرا بی جواب نگذاشتید در واقع اصلا انتظارش را نداشتم.. سپاسگزارم سرفراز و پیروز باشید


www.nevisandegan.net