پیشکش به روشن اندیشان شارلی هبدو مرده یا زنده



صدای صوراسرافیل درخاورمیانه پیچید
در باخترمیانه هم.
کجا که نپیچید!
چه خوش می نوازد حضرت اسرافیل!

برخاستم.
با سپاه مومنان و کافران به راه افتادم.
چون زائران کعبه به جانب الله میرفتیم
اما نه با احرام، برهنه می رفتیم!
برای نخستین بار
پیکر برهنه ی فایشه را آنجا دیدم
چه زیباست روز رستاخیز!
چه زیبا است کارناوال لُختی ها!
دسته های مراجع،
لشگر جهادیون،
هیأتِ مرده شویان،
بازجوهای کون برهنه!
میرفتیم و آنان می خواندند:
انّا لله و انّا الیه راجعون!

پل صراط
نازکتر از مو بود و تیزتر از شمشیر
ماهرانه و بی لغزش از روی آن گذشتم
نه مانند بندبازها که تیرکی به دست می گیرند
نه مانند مومنان که تسبیحی به دست دارند
مانند همین ولتر که عورتش را به دست گرفته
می رقصد و می رود!
همانجا فرشته ی الهام آنقدرخودش را به من مالید
که با انگشتم روی تن هوا، شاید هم حوَا
می نگاشتم و می رفتم.
چه نرم و شهوت انگیز است خانم الهام!

آن سوی پل
آیات عظام محاکمه ام کردند
تفهیم اتهام و
یک شکمِ سیر شکنجه شدم
جلوی دوربین اعترافات مفیدی هم کردم
الله حکم داد که جاسوس موسی و عیسی بوده ام
جاسوسی برهمن و بودا را نپذیرفتم
اما در حکم ام نوشتند.
گفتم: چه باک؟ به تخمم!
الله زیر حکم ام را با تف مقدس امضا فرمود.
(من جاسوس اهورامزدا بودم. آنهم به رایگان!)

می رفتیم
آوازخوان و دست افشان
که ندا آمد:
«بازگردید کافران،
بازگردید مومنات و مومنان!
کوره های آدمسوزی آماده نیستند
دیگربار
با نعره ی بوق بازخواهید آمد!»

گردن نهاده، سرخورده
بازمی گشتیم
و کافران به هلهله می خواندند:
انّا للدنیا و انّا الیه راجعون !

چه زیبا، چه فریباست یوم القیامه،
چه دادگرانه چه اروتیکی ست یوم الجزا
چه سرخوش است این ولتر بی حیا درمن!

بالای پل درنگی کردم تا چند عکس توریستی بگیرم
اسفل السافلین از آن بالا محشر بود!
چرا که روز محشر بود!
چه ها که ندیدم:
عمربن ابومکر
به دستی ساطور خونین و
به دیگر دست سر بریده ی مزدا
با نوایی قدسی می خواند:
«الله اکبر و الله اکبر...»!
اسامه بن ابوبکر
سر ساختمانهای بلند را می زد تا هم قد بقیه شوند!
والا پیامدار
در خون طوایف قریش و قُریظه شنا می کرد
هفتصد سربریده زیر پای امیرالمومنین
به نوایی حزین می خواندند:
«اشهد ان علی ولی الله!
سر کوه بلند ایوان ما بود
امیرالمومنین میهمان ما بود»
روح الله، سلمان رشدی را
زیر شلاق گرفته و می خواند:
«اشهد و ان محمدا رسول الله!»

انتحاریها به زنان فرنگی تجاوز می کردند و میخواندند:
شهیدان زنده اند الله اکبر!
به خون آغشته اند الله اکبر!
عایشه به باسن آدم و پستانهای حوَا شلاق می زد
و آوازی هوشربا با صدای ذبیحی می خواند.

چه چشم انداز آشنایی دارد یوم القیامه!
اسفل السافلین رونوشت زمین است!
تروریستی که نه، توریستی ست
مانند میهن من درخاورمیانه!

اکنون غمگنانه به جهان فانی بازگشته ام
به دفتر شارلی هبدو کنار کارکاتوریستها
طنزهایم پر از حوری و غلمان شده
دراین دنیای فانی
بانگ مناره ها جهان را لرزانده
شیپورها، کارناوال خون را با شکوهی آسمانی می نوازند
دراینترنت سیل خون و سرهای بریده روان ست

ما همچنان می نگاریم و می نویسیم
این گلوله ها که از پیکر و سرمان می گذرند انگار نمی گذرند!
همچنان که نمی دانم زنده ام یا مرده
برآنم تا بار دیگر از پل صراط
و از فراز اسفل السافلین رد شوم
هرچه باداباد!

چه بکُشیم چه کشته شویم
ما همه انتحاری هستیم!
در جبهه یا بیابان
در خانه یا خیابان.

من یک انتحاری ام
بیزار ازین جهان.
کمربند اتمی ام را بسته ام
تا خود را به کره ی زمین بکوبم
شاید درسکس کلوپ الهی
درست میان هفتاد و دوحوری خودم فرود آیم!
انا للجنابه و الجنایه و انا الیها راجعون!

شاداشاد
چه زیباست رستاخیز
خود را به دنیای فانی می کوبم
اما نه با ناله و فریاد
بل که با پهباد!
هرچه باداباد!

۱۵.۰۲.۲۰۱۵      
<><><>
ویکیپدا: پل صراط بر اساس دین اسلام پلی است که در روز قیامت هر فردی برای ورود به بهشت باید از آن بگذرد. گفته شده که این پل نازک تر از مو و برنده‌تر از شمشیر است که باعث می‌شود گناهکاران از روی آن به درون آتش جهنم که در زیرش قرار دارد بیافتند.
---------------------
اسفل السافلین فرهنگ فارسی معین( ~ لُ سّ فِ) طبقه هفتم دوزخ ، بدترین جای جهنم .
-----------------------------
ویکیپدا: صور اسرافیل روزی که نفخ صور دمیده شود آن روز بدکاران با چشمان خیره محشور خواهند شد . سوره مبارکه طه صور به معنی شاخی است که برای شیپور زدن از آن استفاده می‌شود. می‌گویند اسرافیل دو گونه شیپور می‌زند: با شیپور زدن نخست همه موجودات جهان می‌میرند و جهان به پایان می‌رسد، و اسرافیل با دمش دوم در شیپور موجب زنده شدن و برخاستن مردگان در آخرت می‌شود.
----------------------------
احرام - ویکی فقه "نخستین عمل از مناسک عمره و حج را احرام گویند. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. از آن در باب حج بحث شده است.
------------------
حورالعین ویکی‌پدیا، د حور یا حورٌعین (در فارسی امروزی حوری و حورالعین) به عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیه‌چشم و بکرند که در بهشت همنشین مردان پارسا خواهند شد.
----------------------------
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان آورده است :رسول خدا دستور داد تا (از طایفه بنی قریظه) هر چه اسلحه دارند در قبه آن جناب جمع کنند، و سپس دستهایشان را از پشت بستند، و به یکدیگر پیوستند و در خانه اسامه باز داشت کردند، آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد سعد بن معاذ را بیاورند، وقتی آمد، پرسید: با این یهودیان چه کنیم ؟ عرضه داشت جنگی هایشان کشته شوند، و ذراری و زنانشان اسیر گردند، و اموالشان به عنوان غنیمت تقسیم شود، و ملک و باغاتشان تنها بین مهاجرین تقسیم شود، آنگاه به انصار گفت که این جا وطن شما است، و شما ملک و باغ دارید و مهاجران ندارند.رسول خدا تکبیر گفت، و فرمود: بین ما و آنان به حکم خدای عزوجل داوری کردی، و در بعضی روایات آمده که فرمود: به حکمی داوری کردی که خدا از بالای هفت رقیع رانده، و رقیع به معنای آسمان دنیا است.آنگاه رسول خدا دستور داد مقاتلان ایشان را - که به طوری که گفته اند ششصد نفر بودند - کشتند، بعضی ها گفته اند: چهار صد و پنجاه نفر کشته و هفتصد و پنجاه نفر اسیر شدند...