مانی
رویدادهای کشور مستقل اسدآباد (۹)
تاريخ نگارش : ۱۵ شهريور ۱٣٨۶

این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:     بالاترین balatarin     دنباله donbaleh     yahoo Yahoo     delicious Delicious     facebook Facebook     twitter Twitter     google Google    

یک الاغ کراواتی در اسدآباد
میرزاآقاعسگری(مانی)
 
www.nevisa.de
 
رویدادهای کشور مستقل اسدآباد (۹)
 
 
سهمیه بندی یونجه برای الاغهای اسدآباد
 
اسدآبادنیوز: بدنبال بمباران پالایشگاهها و چاههای نفتی درخاورمیانه، بسته شدن تنگه ی هرمز و یخبندان درگردنه ی اسدآباد، شریان حیاتی نفت جهان بریده و یک قطره نفت هم از آن رد نمی شود.
ناوگان حمل و نقل کشوراسدآباد ازکار افتاده و اتومبیل ها، کامیونها و تریلرها به لانه ی پرندگان و خانه ی کارتنخوابها تبدیل شده. نظام مقدس کشورمان فرمان بازگشت به عصر الاغ را صادر فرموده، اما به علت کمبود سوخت، یونجه برای الاغها سهمیه بندی شده است. به الاغها کارتهای هوشمند دریافت یونجه داده شده، اما الاغها فهم درستی ندارند و به جایگاههای توزیع یونجه هجوم می آورند. رهبرمعظم استقلال کشورمان به الاغها هشدار دادند که: «اگر دست از شرارت و خریت نکشید، پوست شما را می کنیم وشما را در ملاءعام کباب می کنیم! از الاغها می خواهیم که مثل بچه ی آدم، سربه زیر از فرامین دولت مهرورز اطاعت کنند!» یکی از الاغها در واکنش به فرمایشات رهبر گفت:«این توقع که ما الاغها آدم شویم، توقع بی جایی است! درست در زمانه ای که بعضی از آدمها، از جمله خود رهبر خر شده اند، و عده ای دیگر خود را به خریت زده اند، و چندتائی هم به اندازه ی یک خر فهم ندارند، ما چرا باید آدم بشویم؟! نهادهای سرکوب دولت مهرورز اسدآباد، سالهاست که ما را شلاق می زنند، و آدمها می آیند می ایستند به تماشا! اگر آدم این است، بهتر است ما همین خری که هستیم باقی بمانیم! چون تا حالا کسی ندیده که خرها به تماشای اعدام آدمها بروند، یا خدای نکرده خرها بروند در مراسم سنگسار آدمها سنگ یا لگد بپرانند یا در مراسم جالب و تماشائی شلاق زدن و آفتابه انداختن به گردن آدمها شرکت فعال داشته باشند و عرعر کنند!» یک بازنشسته در کنفرانس مطبوعاتی خران اعلام داشت:«رئیس تشخیص مصلحت نظاممان مرتب می گوید خرها باید بردبار باشند. در پاسخ می گویم بردبارتر از خر در این کشور پیدا نمی شود! شما از ما سواری می کشید، بار خود را بر گرده ی ما می برید، یاسین خود را به گوش ما می خوانید، به گرده و کپل ما شلاق می زنید، آخرش هم می گویید خر چه داند خوردن نقل و نبات؟! حالا من به این رئیس عظیم الجثه می گویم بیا تا من سوارت شوم و شلاقت بزنم ببینم از این نقل و نبات خوشت می آید؟! ای آدمی که هم از توبره می خوری هم از آخور! تا کی می خواهی به ما خرها توهین کنی! دست از آدمیت بردارید بیائید مثل ما خر شوید؟! یکی از خرها که گول خورده و آدم شده بود خودش زیر گوش من عرعر کرد که: از آدم بودن پشیمان گشته ام، مرحمت فرموده ما را خر کنید! این است وضعیت رقت بار خرهای این مملکت!»
  بلافاصله پس از این اظهارات، نیروی انتظامی کشورمان وارد عمل شد و این خر نفهم را دستگیر کرد. رئیس نیروی انتظامی گفت «این خر افسارگسیخته، کارت هوشمند جعلی هم برای خودش درست کرده! فکر می کند ما خرهستیم!» مشهدی الاغ ابن... که نخواست نام صاحبش برده شود به خبرنگار ما گفت:«درحالی که مملکت با کمبود یونجه روبرو است، سران نظام، یونجه های ما را رایگان به جنوب لبنان و کشورونزوئلا و جاهای دیگر می فرستند بلکه حمایت خران آن کشورها را جلب کنند! من می گویم یونجه ای که به طویله حلال است به لبنان حرام است!»
 

 تماس تلفنی یک الاغ
یکی از الاغها در تماس تلفنی با بخش ستون ویژه ی خرها در روزنامه ی اسدآبادپرس گفت:«من تعجب می کنم که چرا اغلب آدمها در این مملکت پافشاری می کنند که آدم باقی بمانند! و این درحالی است که آدم بودن دراین مملکتِ تجزیه شده و مستقل، جزعقب ماندن از قافله معنائی ندارد! نیم بیت: اجازه می خواهم این نصفه بیت را در دستگاه خردرچمن برایتان بخوانم:
یک الاغ غمگین و خشمگین و سهمگین!

برو الاغ شو اگر راحت جهان طلبی
عزیز من هاهاها واهاها داهاها دلی دلی جانم هاهاهاها

 
 
جلسه ی اضطراری دولت
 
کابینه ی دولت مهرورز اسدآباد تشکیل جلسه ی اضطراری داد تا بحران خریت در کشور را مورد بررسی قرار دهد. رئیس دولت در نشست خبرنگاران بین المللی گفت:«هیچگونه کمبود یونجه ای وجود ندارد. اگر خری می گوید یونجه گران است بیاید از طویله ی جلوی خانه من یونجه ی ارزان بخرد. حتا من حاضرم یونجه ی خودم را در آخور او بریزم! اگر کمبود یونجه احساس شود، ما خریم.» در انتشار این خبر یک اشتباه چاپی پیش آمده بود و پیشوند می از فعل می خریم افتاده بود! روزنامه شرق اسدآباد که دچار این اشتباه شده بود توقیف شد و مدیر و خبرنگار آن به دادگاه رسیدگی به جرائم کلماتی برده شده اند.
خلاصه، اوضاع بسیار خرتوخر شده و هر آن ممکن است با کمترین خریت، آشوبی در مملکت برپا گردد.
 
نامه های خوانندگان
یکی از آدمها برای روزنامه ی غرب نوشته است:«درج مطالبی در باره ی خرها نوعی توهین به ما آدمها است! خبرهای ویژه ی خرها طوری در رسانه ها مطرح می شوند که آدم نمی فهمد کی آدم است کی خر؟! متاسفانه سازمان خرشناسی کشورمان هم آمارها را مخفی نگهداشته، و مردم و حتا خرها در سرگردانی و بلاتکلیفی هویتی بسر می برند!» این شهروند افزوده:«در جزوات فرهنگستان خواندم که خر یعنی ارجمند و بزرگ. مثلا خرپشته یعنی انبار بزرگ، خرپا یعنی خزنده ای با پاهای خرانه، خرگوش یعنی گوشی که به بزرگی گوش خر است، خردل یعنی دلی که خر شده است، خرمهره یعنی مهره ی خر! در قیاس با مهره ی مار!، خرزهره یعنی بزرگ زهره، خرحمالی یعنی حمالی عظیم و ستایش برانگیز برای رهبرمعظم، خرسنگ یعنی سنگی که مرتکب گناه شده بوده بنابراین بصورت خر درآمده! اتومبیلخر یعنی اتومبیلی که خر شده و به جای بنزین یونجه مصرف می کند! خرپول یعنی پولی که خر شده ادعای برابری با دلار می کند! خربزه یعنی بزی که خرشد و بزیت و هویت خود را فراموش کرد! خرچنگ یعنی چنگی که خرشده و به جای آهنگ، عرعر از خود صادر می کند!   خررنگ کنی، نوعی نقاشی آبستره ی قرون وسطائی بوده است که توسط حضرت آیت الله ابن الحمار در قم پایه گذاری شد. خرمگس یعنی مگسی که خود را به خریت زده و هرچه می پرانیمش، دوباره فرود می آید روی بینی مان! مالخر یعنی مالی که خر شده و به دست یک آدم نفهم و خر افتاده! یادم می آید پدر بزرگوارمان در مواقعی این جانب را کُره خر صدا می فرمود. یعنی آن که ایشان خر است و من کره ی او! همین سند و اسناد مشابه آن نشان می دهد که امثال من چقدر از هویت خود بی خبریم! شما می بینید که حتا در افعالی مانند خر یدن که روزانه انجام می دهیم چقدر خر می شویم!... (بقیه ی گفته های ایشان غیرقابل انتشار است!»
 
مصاحبه با پیشوای دینی اسدآباد
 
سوال: حضرت آیت الله! لطفا بفرمائید معنای آیت الله چیست؟
پاسخ: آیت الله یعنی نشانه ی خدا. یعنی یکی از نشانه های الله بر زمین. خرفهم شد؟!
سوال: بله حضرت آیت الله! آیا همه ی موجودات عالم، مخلوق الله هستند؟
پاسخ : بله البته!
سوال: آیا هر موجوی نشانه و آیتِ الله است؟
پاسخ: صد البته!
سوال: بنابراین می توان به الاغها گفت آیت الله؟
جواب : برو گمشو الاغِ ملعون!
 
پس انجمن حمایت از حیوانات کجاست؟!
  در شماره ی بعد...
 





www.nevisandegan.net