مانی
جلیل دوستخواه:این جایم و ریشه های ِ جانم آن جاست!
تاريخ نگارش : ۱ اسفند ۱٣٨۵

این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:     بالاترین balatarin     دنباله donbaleh     yahoo Yahoo     delicious Delicious     facebook Facebook     twitter Twitter     google Google    

 
 
جلیل دوستخواه
www.iranshenakht.blogspot.com
 
"این جایم و ریشه های ِ جانم آن جاست!"
- فیلمی بیانگر ِ اندوه ِ غربت ِ یک شاعر ِ تبعیدی ی ِ ایرانی
 
یادداشت ویراستار
 
اندوه ِ برآیند ِ دوری و جداماندگی از زادْبوم و خاستگاه و میهن ِ زبانی و فرهنگی، حکایت ِ تلخی ست که کهن بودگی ی روایت های گوناگونش، به بلندای تاریخ زندگی ی انسان در این جهان می رسد.
هرگاه بخواهیم به بررسی و شناخت ِ بُنْ مایه های ادبی در تاریخ ادب ِ جهان بپردازیم، بی گمان اندوه غربت، یکی از چشمْ گیرترین های آنهاست.
مروری در فرهنگ ایرانی از کهن ترین روزگاران باستان تا امروز و نیز ادب ِ فارسی ی هزاره ی اخیر نیز گواه همین برداشت است. از زرتشت ِ گاهان سرای سه هزاره پیش از این که اندوهْ ناله های دوری از زادگاهش را در سرودهای جاودانه ی خود سرمی دهد تا پیروان رهنمود ِ نیکْ اندیشی و نیکْ گفتاری و نیکْ کرداری ی ِ او در دو هزاره پس از او و یک هزاره پیش از ما، تازش بیگانگان به میهن خود و به خطر افتادن فرهنگ و یادمان دیرینه ی نیاکان را برنتافتند و از سر ِ ناگزیری و با تلخْ کامی، آتش ورجاوند نامیرا را برگرفتند و دل به دریا زدند و در سرزمین هندوستان پناه جستند و ماندگارشدند، همه از این اندوه ِ شناخته سخن گفته و آن را به هر گونه ای که توانسته اند در فرآورده های فرهنگی و ادبی شان بازتابانیده اند.
امروز نیز این حکایت هزاره ها و سده ها، همچنان سخن ِ روزست و هر چند که در سرشت ِ خویش، اندوه زای است، هیچ کس از شنیدن و بازشنیدن آن روی ترش نمی کند و آن را تکراری و ملالْ انگیز نمی خواند و هر کس به زبان حافظ می گوید:
«یک قصّه بیش نیست غم ِ عشق و این عجب/ کز هر زبان که می شنوم، نامکرّرست!»
* * *
ادب و هنر ِ مهاجرت ِ ایرانیان در چند دهه ی اخیر، در انبوه سروده ها و نوشته ها و ساخته هایش از شعر و داستان و گفتار گرفته تا نگارْگری و نمایش و فیلم و جر آن، به ویژه جلوه گاه این اندوه و رنج و شکنج است.
*
میرزا آقا عسکری (مانی) ، شاعر و نویسنده و پژوهنده و کوشنده ی فرهنگی ی شهربند ِ کشور آلمان، یکی از به
غربت راندگانی است که از دیرباز، اندوه ِ دل خویش را در اثرهای گوناگونش بازتابانده است. او اکنون با همکاری ی تلویزیون ِ تصویر ِ ایران در کالیفرنیا، فیلمی ویدیویی با یادکردهای گفتاری و تصویری در هفتاد دقیقه، از زادگاهش اسدآباد همدان تهیّه کرده که در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۸۵ ( ۱۷ فوریه ۲۰۰۷) با گویندگی ی بانویی به نام ِ آلما در برنامه ای با عنوان ِ "دریچه ای بر باغ ِ بسیارْ درخت" (برگرفته از عنوان برنامه ای به همین نام در تلویزیون ایران از شاعر زنده یادِمان مهدی اخوان ثالث ) پخش گردید.
مانی در این فیلم مستند و دیدنی -- که نغمه های ویولن نوازی ی هنرمندانه ی فرید فرجاد نیز بر دلْ پذیری ی ِ آن افزوده است -- همه ی زندگی اش را از کودکی تا کنون به رشته ی سخن و تصویر کشیده و با خیالْ نقشْ پردازی ی شاعرانه، ریشه های هستی و اندیشه و فرهنگ خود را در ژرفای خاک و تاریخ میهنش کاویده و به نمایش درآورده است.
با سپاسگزاری از آگاهی رسانی ی مانی در این زمینه، نشانی ی پیوند به فیلم یادکرده را در این جا می آورم:
www.nevisa.de
 





www.nevisandegan.net