|
مانی
شعر کوروش بزرگ؛شاهین بلندپرواز آسیا
تاريخ نگارش :
۴ بهمن ۱٣٨۹
|
|
|
آوازهای کوروش آریایی
|
منتشر شد:
آوازهای کوروش آریایی
سراینده: میرزاآقا عسگری. مانی
ناشر: بنیاد فرهنگی ورهرام. سوئد
این کتاب در آستانهی ۶۰ سالگی شاعر و به همین مناسبت منتشر شده است.
یک سرودهی بلند میهنی از زبان نیای خردمند ایرانیان و شاهین بلندپرواز آسیا: کوروش بزرگ هخامنشی.
سرودهای که هیچ واژهی تازی یا بیگانه در آن بکار نرفته است.شعری با دهها واژهی نوبافته و نوساخته. شعری به روشنائی سپیدهدم و به روانی جویبارهای شفاف. سرودهای بیانگر فرهنگ والای انسانی ایرانیان. شعری پرژفا اما بیتکلف، بیادا، و بهدور از پیچیدهگویی.
خُنیای کوروش بزرگ؛سرشار است از:
عشق به میهن – ارجگذاری به زنان – نیایشِ هستی و طبیعت- ستایشِ کِشتکاران، صنعتگران و رزمندگان – ستایشِ آزادی و مدارا در فرهنگ میترائی – مزدایی. فروتنی در برابر باورها،ادیان و معابد دگراندیشانِ زمانه – مهرورزی به حقوق آدمی، به حقوقِ یهودیان، بابلیان، مصریان...
بهاء این کتاب ۹۰ صفحهای با جلد رنگی و کاغذ نفیسِ طلایی ۷ یورو است.
ارزش آن در صورت فرستادن با پست ۱۰ یورو است.
کتاب را میتوانید به نشانیهای زیر سفارش دهید:
سفارش از مانی (با امضای شاعر)
manii@nevisa.de
سفارش از کتابفروش فروغ در آلمان:
http://www.foroughbook.com
سفارش از ناشر: بنیاد فرهنگی ورهرام. استکهلم:
www.varahram.org
ای مزدا
هرگاه از مردمان من کسی یا کسانی
از ناروای من
از سَرای و سرزمین خود بگریزد
مرا از مینو بیبهره کن
هرگاه از مردمان من کسی یا کسانی
بَرده شوند یا بَرده گیرند مرا خورشِ اژدهای دوزخ کن
هرگاه از مردمان من کسی یا کسانی
از بیداد، تباه گردد مرا تباه کن، سیاه کن.
هرگاه از مردمان من کسی یا کسانی
در بندِ ناروا و ناروایان فروشود
بندهای مرگ را بر دستان من بپیچ!
هرگاه در فرمانروِ من کسی یا کسانی
خورشِ خویش از خورشْچین مردمان رُباید
روان از من بِرُبا!
شاهین بلندپرواز آسیا کوروش هخامنشی
بزرگترین و برجستهترین سیاستمدار در درازای تاریخ ایران است. بزرگی و ارجمندی او نه برای گسترش امپراتوری هخامنشی، بل که به خاطر رویکرد او به همزیستی اجتماعی بین ملتهای آنروزگار،وبه خاطر بنیانگذاری حقوق بشر و پایبندیاش به آن است. ارجمندی کوروشبزرگ، فرایند ارزشگذاری او به ادیان، باورها، خدایان و آیینهای مردمانی است که سرزمینهاشان به تصرف ارتش هخامنشی درمیآمد.او به هر سرزمینی که میرفت، مردم آنجا را درنگهداشت و پیگیری باورهای دینیشان آزاد میگذاشت،وبا آن که خود مزداپرستی باورمند بود، به معابد بزرگ آن سرزمینها میرفت وبه خدایان آنان ارج مینهاد. او پادشاهان، سرکردگان و سربازان اسیر دشمن را نمیکُشت، دارائیهای مردم شکستخورده را چپاول نمیکرد، نمیگذاشت لشگریانش به زنان و دختران ملتهای شکستخورده دستاندازی کنند، نمیگذاشت مردم آن کشورها به بَردهگی بُرده شوند، نمیگذاشت زنان و مردان را به خرید و فروش بگذارند. اینها را اسناد و نوشتههای تاریخنویسان باخترزمین میگویند. تاریخنویسانی که بیشترشان با شکوه ایران و کیان ایرانیان دشمن بودهاند.