مانی

کودتای «انتخاباتی»!

کودتای «انتخاباتی» حکومت روحانیون و سران سپاه، درستی سخن همه ی آنانی را ثابت کرد که به هم میهنان خود هشدار می دادند که «انتخابات»، در این حکومت، یک شعبده بازی اسلامی است و باید آن را تحریم کرد. امروز سید علی خامنه ای همه ی آراء مردم را ، رأی به مشروعیت نظام ولی فقیه تلقی کرد و با وقاحت به چهره ی مردم ایران تف انداخت.

از امروز، کشور ما یا وارد فاز فروپاشی حکومت اسلامی خواهد شد، یا برای سالها در مرداب متعفن نظام اسلامی ولی فقیه فروتر خواهد رفت. انتخاب واقعی مردم ایران درست همینجاست. یا به مرداب تن خواهیم داد یا میهن آریائی مان را از شر دنباله های تفکر و حکومت عربی نجات خواهیم داد.

من ۲۵ سال است در تبعیدی ناخواسته زندگی می کنم اما براستی که حتا یک روز از سرنوشت میهنم غافل نبوده ام. با اینهمه، دریغا که از اینجا نمی توانم کاری انجام دهم جز روشنگری برای همزبانانم و برای آلمانی هائی که موضوع ایران، مشکل آنها نیست.

تمامی کاندیداها شال فلسطینی بر گردن داشتند. تمامی کاندیداها وفاداری خود را به حکومت جمهوری اسلامی، قانون اساسی آن،و ولایت فقیه اعلام داشتند، و همگی از سینه چاکان عربهای فلسطینی بوده و هستند. اینها ایرانی نیستند. اختلاف اینها بر سر تقسیم قدرت و ثروت است. اینها کشور ایران را «مملکت امام زمان» می دانند. پشتیبانی از احمدی نژاد، پشتیبانی از خامنه ای است. پشتیبانی از میرحسین موسوی، پشتیبانی از رفسنجانی است.امیدی به هیچ یک از اینها و دیگر همباورانشان نیست. کاندیداها، انگشتان یک دست اند که در ۳۰ سال گذشته به صورت مشتی محکم بارها و بارها بر فرق مردم ایران فرود آمده و باز هم فرود خواهد آمد. این را تجربه نشان داده است.


مردم ایران بدرستی از رژیم اسلامی ناامید شده اند، اما نباید از خودشان ناامید باشند. نیروی مردم همیشه فراتر از نیروی حکومت است. تداوم اعتراضات خیابانی مردم می تواند زمینه ی فروپاشی رژیم را بیشتر فراهم کند.
من گرچه باورمند به تحریم همه ی «انتخابات» این حکومت بوده و هستم، اما با همه ی دردکشیدگان میهنم که به امید گشایشی، در این انتصابات مضحک شرکت کردند، و اکنون سرخورده شده اند احساس همدردی دارم. پنداری به رأی نداده ی من هم توهین شده و به صورت من هم تف کرده اند.

حالا بیشتر معتقد شده ام که در حکومت اسلامی روحانیون و... رأی مردم باید مشت آنها باشد، و مشت مردم باید رأی آنها باشد.