|
مانی
واژههای گرم
تاريخ نگارش :
۱۶ بهمن ۱٣٨۷
|
|
|
نقاشی از رضا سپهداری
|
میرزاآقا عسگری.مانی
واژههای گرم
نیمروز را به تو بخشیدم
با واژههای گرمش،
با روانهی آبدانهها بر تنش
با بیداری ماهیچه
و کهکشان آییرنگش.
خموشی را هشیار کردم
هشیاری را خموشاندم
به رویاهایت درون شدم
- بیروادید -
تکههای نسیم را برتو افشاندم
برگ انجیر را از تو برداشتم
گدازهی نیمروز را از تو گذر دادم
پولکهای براق سربلندیام را
بر آواهایت افشاندم.
نیمروز را به توبخشیدم
نیمشب را پیشکشام کن
تا برگ انجیر شوم!
این منم:
آهنگی واگسسته بر پستانهایت
|
عکس از تونیا
|
دانهئی فندوق زیر دندانهایت.
اکنون مرا بمز بانو!
از مرزهایم بگذر
نفسهایم را تکه تکه کن
رویاهایم را بپوش
تاقهی خواب را از من بگشا
نیمشبت را پیشکشم کن
تا نیمروزم را به تو ببخشم!
.......................................................................................................................
برگرفته از دیوان سرودههای مانی: «خوشهای از کهکشان». شرکت کتاب. آمریکا. ۲۰۰۸